صفحات

۱۳۹۲/۱/۷

جاغوری علیه هویت جاغوری


ولسوالی جاغوری ولایت غزنی، سرزمین علم پرور و عالم خیز است. این ولسوالی دارای ده ها لیسه ذکور و اناث است که در سطح افغانستان بی نظیر می باشد. به اساس آمارهای رسمی و غیر رسمی، هزار ها پسر و دختر در این ولسوالی مصروف کسب تعلیم و تربیه می باشند.
مردم جاغوری، شور و شوق وصف ناپذیر در راستای تعلیم و تحصیل دارند. امروز صد ها کدر علمی جاغوری مصروف خدمت در ادارات دولتی، غیر دولتی و بین المللی می باشد. کدرهای علمی جاغوری از قدیم الایام زبان زد عام و خاص بوده و می باشد. جاغوری ها در زمان به منزلت علم پی بردند که سایر مردم افغانستان با منزلت علم در ستیز بودند.
شور و شوق جاغوری ها فقط به علم و دانش مروجه روز خلاصه نمی شود. بلکه این ولسولی دارای ده ها عالم دین می باشد. حضرت آیت الله فیاض مرجع سرشناس مقیم نجف عراق، از ولسوالی جاغوری است.


جاغوری؛ چشم امید افغانستان
مردم جاغوری، تعلیم دیده ترین و تحصیل کرده ترین بخش از جامعه افغانستان می باشند. مردم افغانستان به جاغوری و مردم جاغوری، از زاویه خاص می بینند. در اذهان مردم افغانستان، جاغوری آتن است و مردم جاغوری هم سقراط، افلاطون و فیثاغورث. علم پروری و عالم خیزی جاغوری چنان برای مردم افغانستان آشنا است که کمتر کسی بر لیاقت و استعداد مردم جاغوری شک دارند.

۱۳۹۲/۱/۶

سرزمین مرده ها


دنیا فانی است. همه متولد شده اند و همه می میرند و یا به عبارت دیگر، همه باید متولد شوند و همه باید بمیرند. کسی نیست که متولد نشده شده باشد و کسی هم نیست نمیرد.
در حال حاضر، بیش از 6 میلیارد نفوس در کره خاکی زنده گی می کنند و این 6 میلیارد نفروس100 سال بعد زنده نخواهند بود. یعنی در سال 1492، زمین میزبان انسان های دیگری خواهد بود.
متولد شدن و مردن اختیاری نیست. کسانی تصمیم می گیرند و تو متولد می شوی و کسی هم تصمیم می گیرد و تو می میری.
زنده گی کردن، اختیاری است. «اختیار» در این عبارت، مطلق نیست و ممکن کسانی اختیار زنده گی ترا تحدید و یا سلب نماید. ولی در کل، زنده گی کردن یک امر اختیاری است و تحدید و سلب زنده گی هم استثنای بر این قاعده.
زنده گی مال زنده ها است و زنده ها هم در گیرو زنده گی اند. زنده شدن و زنده گی کردن، بودن و شدن اند. یعنی هم می باشی و هم می شوی. بودنت جبری است و شدنت اختیاری است. یعنی باید باشی اما می توانی که شوی. همه یک نوع اند ولی همه یکسان نیستند. یک نوع اند بخاطری اند که می باشند و یکسان بخاطری نیستند که نمی شوند.

«زنده گی» و «مردن»؛ آغاز و انجام یک قصه اند، قصه یک انسان و یا قصه های انسان ها. اما نمی توان تشخیص کرد که کدام آغاز قصه و کدام هم انجام قصه می باشد؟ این عدم توانایی، فقط یک دلیل دارد. این دلیل هم، یک نوع نبودن قصه ها است.
گاهی، زنده گی آغاز یک قصه است و گاهی هم مردن آغاز یک قصه است. زنده گی در سرزمین زنده ها، یک آغاز است و مردن هم در سرزمین مرده ها، یک آغاز است.

۱۳۹۲/۱/۳

پروسه ستاره افغان؛ رقابت استعداد ها و یا اقوام



از هشت سال بدینسو، پروسه هذا هر ساله اما سال یکبار راه اندازی می شود. این پروسه دارای مراحل مختلف می باشد که مراحل اولیه آن از سطح چند زون افغانستان آغاز می گردد.
پروسه ستاره افغان بدون شک یکی از پر بیننده ترین برنامه های تلویزون های خصوصی در افغانستان می باشد. براساس آمار ها، میلون ها افغان در داخل و خارج کشور این برنامه را تعقیب می کنند. این برنامه ها دارای اسپانسر های متعدد می باشد که هر یک مسئولیت سپانسر بخش از برنامه را به عهده دارند.

رقابت استعداد ها و یا رقات اقوام:
اصولاً، استج ستاره افغان باید میدان رقات استعداد ها و توانایی های اشتراک کننده گان باید باشد. اما عملاً، این میدان به عرصه رقابت اقوام افغانستان بدل شده است. به عبارۀ دیگر، در استج ستاره افغان نه دو و یا چند اشتراک کننده بلکه دو و یا چند قوم با هم رقابت می کنند.
اشترا کننده گان به خوبی دَرَک رای رأی دهنده گان را می دانند و توانسته که با استفاده از این دَرَک، مقام اولی، دومی و حتی سومی این پروسه را بدست آورند.

۱۳۹۱/۱۲/۲۸

مجموعه حقوق زن - قسمت شانزدهم و پایانی


طفل تا یک مدت ضرورت به حضانت دارد، و عموماً حق حضانت در قدم اول مربوط به والدین است. اما بسا اوقات، پدر و مادر بنا به دلایل از هم جدا شده و مسئله حضانت طفل شان مطرح می گردد.
تعریف حق حضانت طفل:
حضانت از ریشه حضن به معنای دامن گرفته شده است که کنایه از نگهداری وپرورش فرزند خردسال در دامان مادراست و در اصطلاح به معنای اقتداری است که قانون به منظور نگهداری و تربیت اطفال به پدر و مادر آنان عطا کرده است بطوری که در این اقتدار حق و تکلیف به هم آمیخته است.
و مطابق به قانون مدنی افغانستان، "حضانت عبارت از حفاظت و پرورش از طفل است در مدتیکه طفل به حفاظت و پروش زن محتاج است." (1) و فقرۀ دوم این ماده، حق حضانت را به اشخاصی داده است که در مادۀ دو صد سی و نهم این قانون، به ترتریب مستحق حق حضانت طفل شناخته است. اما شرط است که، زنیکه حظانت طفل را بعهده می گیرد باید عاقل، بالغه و امینه بوده که خوف ضیاع طفل نسبت عدم وارسی وی متصور نباشد و توان حفاظت و پرورش طفل را داشته باشد.(2)

مجموعه حقوق زن - قسمت پانزدهم



ششم: حق حسن معاشرت زن
برخورد نیکو با زن یکی از وجایب سایرین می باشد. زن نیز مستحق است که باید از حسن معاشرت دیگران فیض ببرد، و با برخورد شریف سایرین استقبال گردد.
تعریف حق حسن معاشرت زن:
گفته شده که حسن معاشرت ، به معنای رفتار و اعمالی است که خداوند بدان امر نموده است. و نیز مراد از معاشرت به معروف، ادا نمودن حقوق زن، چون قسم، نفقه و داشتن رفتار و گفتاری مناسب با اوست .
یکی از حقوق مسلم زن عبارت از حسن معاشرت  با زن می باشد. یعنی به زن به عنوان یک انسان دیده شده و مانند مردان برخورد گردد و در اجتماع از جایگاه که در شأن زن است مستحق گردد. البته این حق بیشتر در خانواده ها قابل مکث است و رعایت این حق هم بیشترتر متوجه شوهران زنان می باشد، بخاطریکه زن به  حسن معاشرت شوهر نبست به رفتار سایرین بیشتر ضرورت دارد.
حسن معاشرت از یک سو، باعث دوام و قوام یافتن زندگی مشترک و شیرین شدن آن، برای هر یک از زن و شوهر خواهد شد . از سوی دیگر، موجب شکوفا شدن استعدادهای زن مسلمان می شود و عاملی برای پیشرفت او در زندگی می گردد .
مبنی حق حسن معاشرت زن:
الف) آیت: خداوند (ج) باربار در قرآن کریم تأکید بر حسن معاشرت با زن دارد. چنانچه می فرماید: "وَ مِنْ آیاتهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً ..." (1)؛ ترجمه: "از نشانه خداوند این است که از خودتان همسرانی برای شما افرید تا اینکه ارامش یابید و بین شما وهمسرانتان دوستی و مهربانی ورحمت قرار داد." در این آیه الله (ج) می فرماید که که همسرانی تان را از جنس خودی شما به هدف آرامش شما خَلق کرده ام و باید که بین شما دوستی و مهربانی برقرار باشد. که طبعاً دوستی و مهربانی بین همسر و شوهر بدون حسن معاشرت ممکن نیست.

مجموعه حقوق زن - قسمت چهاردهم


زن حق دارد که در امور سیاسی کشور فعالانه سهم گرفته و شانه با شانه مردان سرنوشت سیاسی مردم شان را رقم زند. حق سیاسی زنان در منابع قابل استناد به رسمیت شناخته شده و هیچ کس حق نفی این حقوق زن را ندارد.
تعریف حقوق سیاسی زن:
قبل از اینکه به تعریف حقوق سیاسی زنان بی پردازیم، مختصر از «حقوق سیاسی» بیان می کنیم.
حقوق سیاسی دامنه گسترده و تاحدی نامعینی را در برمی گیرد به گونه یی که مرزبندی دقیق بین آن و حقوق اجتماعی دشوار است. با وجود دامنه گسترده حقوق سیاسی که بررسی تمام مصادیق آن را دشوار می سازد، دو شاخص بسیار اساسی را برای بررسی میزان حضور سیاسی افراد به ویژه زنان می توان در نظر گرفت: نخست، حقوق انتخاباتی و دوم حضور در مدیریت سیاسی جامعه (اداره کشور ). بدیهی است که در هریک از آنها به خوبی می توان تاثیر جنسیت را به تصویر کشید و سهم زنان زا درمقایسه با مردان، خواه در میزان مشارکت آنان در تعیین سیاست مداران و خواه درتناسب پست های سیاسی جامعه تعیین نمود.

مجموعه حقوق زن - قسمت سیزدهم


حق حیات یکی از عمده ترین حقوق طبیعی انسان می باشد. و این حق در تمام منابع مورد استناد، تسجیل گردیده است. حق حیات همیشه و در تمام ادوار تاریخ به شکلی مورد حمایت جامعه بوده و مرتکب قتل آن، به شدیدیترین مجازات محکوم گردیده است.
تعریف حق  حیات:
حق حيات به معناي ثابت بودن است. به اين معنا که با دميده شدن روح الهي در انسان زندگي کردن وزنده ماندن براي انسان ثابت است هيچ کسي حق ندارد حيات را از انسان بگيرد.
مبنی حق حیات:
الف) آیت: همه انسان‌ها به حکم اين که خداوند به آنها حيات مادي و معنوي داده‌است حق زندگي دارند. نه خود انسان و نه ديگران حق گرفتن آن را دارد، خداي که  به  انسان حيات  داده‌است، به هيچ عنوان از خون انسان نمي­گذرد. دلايلي که مي توان با استفاده از آيات و روايات، براي حرمت کشتن انسان بيان کرد چند چيز است که به طور اختصار به یکی از آنها اشاره مي­شود:
حيات رحمت است، رحمت بودن حيات به اين معنا است که خداوند با دميدن روح انسان را مشمول رحمت خود ساخت و همه بايد از آن برخوردار باشد. خداوند (ج) می فرماید: "فَانظرْ إِلى ءَاثَرِ رَحْمَتِ اللَّهِ كيْف يحْىِ الاَرْض بَعْدَ مَوْتهَا إِنَّ ذَلِك لَمُحْىِ الْمَوْتى وَ هُوَ عَلى كلِّ شىْءٍ قَدِيرٌ" (1) ؛ ترجمه: "به آثار رحمت الهى بنگر كه چگونه زمين را بعد از مردنش زنده مى كند، آن كس (كه زمين مرده را زنده كرد) زنده كننده مردگان در قيامت است و او بر همه چيز تواناست."

مجموعه حقوق زن - قسمت دوازدهم


زن در فامیل دارای حقوق متعدد می باشد که تعدای شان را فوقاً مانند حق مَهر، ارث و ... ذکر کردیم. ولی در اینجا مختصراً به حق ازدواج زن می پردازیم.
تعریف عقد ازدواج:
برای تعریف عقد از ادواج، دو نظریه موجود است. نظریه فقه های اسلامی ونظریه حقوقدانان
الف) تعریف از دواج از نظر فقه های اسلامی: ازدواج در لغت عبارت است از نکاح را گویند و نکاح در لغت عبارت جماع و یکجا شدن می باشد و بعضی نکاح را به معنی عقد هم استعمال نموده اند.(1)
ولی ازدواج در اصطلاح عبارت  از عقدی که به صورت قصدی بر بالای متعه وارد می شود. و یا  به عبارت دیگر،ازدواج عبارت از عقدی است که شارع آن را جهت مباح ساختن و مشروع گردانیدن استمتاع هر کدام از زوجین از یکدیگر وضع کرده است.(2)
ب) تعریف ازدواج از نظر حقوقدانان: مطابق به ماده 60 قانون مدنی افغانستان، " ازدواج عقدی است که معاشرت بین زن و مرد را به مقصد تشکیل خانواده مشروع گردانیده و حقوق و اجبات طرفین را به وجود می آورد."

مبنی حق ازدواج:
الف) آیت: چنانچه فوقاً دیدیم که فقه های اسلامی با در نظرداشت احکام دین مبین اسلام، ازدواج را عقدی معرفی نموده اند که به هدف مشروع گردانیدن استمتاع جنسی بین زن و مرد برپا می گردد. ازدواج در دین مبین اسلام از جایگاه خاص خودبرخوردار است و در تمام منابع شرعی می توان احکام متعدد در این مورد یافت. خداوند در آیه 49 سورۀ الذاریات می فرماید: "وَ مِن كلِّ شىْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَينِ لَعَلَّكمْ تَذَكَّرُونَ"؛ ترجمه: "و از هر چيز دو زوج آفريديم شايد متذكر شويد ". از فحوای این آیه می توان چنین استنباط کرد که ازدواج کاملاً یک امر شرعی بوده و خداوند با فرستادن آیه های قرآنی بر حق ازدواج تأکید نموده است.

مجموعه حقوق زن - قسمت یازدهم


انسان دارای کرامت و عزت است. عزت و کرامت انسان باید رعایت شده و این حق در قانون، آیات، احادیث و کنوانسنیون های بین المللی تسجیل گردیده است.
تعریف حق کرامت انسانی زن:
 در ادبیات حقوقی و اجتماعی معاصر، کرامت انسانی عبارت است از اینکه انسان فی نفسه انسان عزیز و شریف وارجمند است و نیز درتدوین حقوق بشر آنچه مبنای اصلی قرار گرفته است ملاحظه انسان از آن حیث که انسان است می باشد نه معیارهایی چون رنگ، نژاد، زبان، جغرافیا، طبقه اجتماعی، اعتقاددینی و       ... .(1)
مبنی حق کرامت انسانی زن:
الف) آیت:  خداوند (ج) می فرماید: " يَأَيهَا النَّاس إِنَّا خَلَقْنَكم مِّن ذَكَرٍ وَ أُنثى وَ جَعَلْنَكمْ شعُوباً وَ قَبَائلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكرَمَكمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ "(2)؛ ترجمه: "اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيره‏ها و قبيله‏ها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد (اين ها ملاك امتياز نيست). گرامى‏ترين شما نزد خداوند با تقواترين شما است. خداوند دانا و آگاه است." دیگران عمداً یا خطاً انگشت انتقاد را مبنی بر عدم رعایت کرامت زن در اسلام ، به طرف اسلام نشانه گرفته و نسبت به دین مبین اسلام شبهات را روا میدارند.

مجموعه حقوق زن - قسمت دهم


حقوق غیر مالی عبارت از صلاحیت و امتیازی است که هدف از آن رفع نیازمندی های عاطفی و اخلاقی انسان بوده، ارزش داد و ستد را نداشته و قابلیت تقویم به پول و مبادله به مال را ندارد.(1)

گفته اند، اگر علم در دورترین نقطۀ جهان باشد، باید که آموخت. علم است که تنها راه نجات انسان از جهل، فقر، بی دینی و .. است. آموختن علم تنها از آن مردان نیست، بل زنان هم میتوانند که به مکتب روند و به پوهنتون آیند.
تعریف حق تعلیم و تحصیل زن:
حق تعلیم و تحصیل زن عبارت از آن نوع حقوق زن می باشد که  بر اساس آن؛ زنان حق تعلیم، تربیه و تحصیل را دارند. حق تعلیم و تحصیل زن یکی از اساسی ترین حقوق بشری زن می باشد که در تمام منابع شرعی، قوانین نافذه مربوطه و اسناد بین المللی تسجیل گردیده است.
مبنی حق تعلیم و تحصیل زن:
الف) آیت: پروردگار متعال  با تأکید بر مقام علم و عالم می فرماید: "هَلْ يَستَوِى الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ"(2)؛ ترجمه: " آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند، برابرند؟" و نیز می فرماید: " إِنَّمَا يخْشى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَؤُا"(3)؛ ترجمه "از میان بندگان خداوند، فقط دانشوران از او خوف و خشیت دارند.